هر محصولي که براي انسان طراحي شده بايد توسط انسان قابل استفاده باشه. وقتي ميخواييد يه در رو باز کنيد، دستگيره چيزيه که باعث ميشه بتونيد بازش کنيد. اگه دستگيره (يا هر چيز جايگزين) نبود، «در» قابل استفاده نبود.
وقتي ميخواييد تلويزيون رو از جاش بلند کنيد، کنارههاش دو تا جاي دست هست که باعث ميشن انجام اين کار راحتتر بشه.
پس به بيان ساده: هر چيزي که باعث ميشه بتونيد از يه محصول استفاده کنيد (بکارش بگيريد) رو رابط کاربري ميگيم. منبع
آيا شده که تابحال وارد يک وبسايت يا برنامه موبايل بشويد و بعد از چند دقيقه کار کردن با آن، با خودتان بگوييد که "عجب سايت خوشگلي!"؟ اگر اين اتفاق براي شما افتاده باشد شايد برايتان جالب باشد که دليل اين زيبايي را بدانيد. ميدانيد؟ اگر نميدانيد من به شما ميگويم: چيزي که باعث شده شما احساس خوبي نسبت به اين وبسايت پيدا کنيد رابط کاربري يا همان user interface آن وبسايت بوده است که در ادامه مقاله به جزئيات در موردش حرف ميزنيم.
در طراحي سايت همه چيز به شناخت مخاطب در طراحي باز ميگردد . نياز بازديد کننده سايت را دريابيد. فرض کنيد که به يک رستوارن ايتاليايي خيلي شيک رفتيد و بعد از ديدن منو يک پيتزا سفارش ميدهيد. بعد از کمي انتظار (که خيلي دردآور است!) غذاي شما را ميآورند. اولين چيزي که از اين غذا ميبينيد چيست؟ قطعا ظاهر و بوي آن است: اينکه مواد پيتزا چقدر است و با چه ظرافتي روي خمير قرار گرفته، پنيرش زير مواد است يا روي آن، اصلا ضخامت خميرش چقدر است و چه بويي ميدهد.
آيا با ديدن اين موارد در پيتزا ميتوانيد طرز تهيه آن را هم ببينيد؟ اينکه اين مواد از کجا خريداري شدهاند، چطور به رستوران آورده شدهاند و کلا براي قرار گرفتن روي پيتزا، چه فرايندهايي را پشت سر گذاشتهاند؟ طبيعتا نه! حالا اين چطور ميتواند به رابط کاربري ربط داشته باشد؟ ربطش خيلي واضح است! چيزي که شما از پيتزا ديديد در حقيت رابط کاربري بوده است! يعني شما ظاهر و امکانات پيتزا را ديديد بدون اينکه از کارهاي پشت پرده و آشپزخانهاي اطلاعاتي داشته باشيد! رابط کاربري در وبسايت هم دقيقا همين شکلي است!
هدف من از آوردن مثال بالا اين بود که کمي مفهوم رابط کاربري در ذهن شما دوست عزيز سادهتر شود. اگر اين اتفاق افتاده باشد (اميدوارم) وقتش رسيده که يک قدم رو به جلو برداشته و رابط کاربري را در يک سطح تخصصيتر و علميتر بررسي کنيم.
شما با هر وسيله ديجيتالي که کار ميکنيد، با هر نرمافزاري که سر و کار داريد يا وارد هر وبسايتي که ميشويد با محيطي خاص روبرو ميشويد و کارتان را در اين محيط انجام ميدهيد. مثلا زماني که صفحه کامپيوتر خودتان را روشن ميکنيد روي آي کامپيوتر کليک ميکنيد و وارد درايوهاي سيستم ميشويد و الي آخر. در علم ديجيتال و کامپيوتر، به اين محيط "رابط کاربري" ميگوييم.
حالا چرا رابط؟ چون اگر دقت کرده باشيد اين ويژگي رابطهاي بين شما و سيستم شما برقرار ميکند بدون اينکه شما از جزئيات اين رابطه اطلاع داشته باشيد. مثلا زماني که شما روي علامت کامپيوتر کليک ميکنيد يک سري کد به هسته کامپيوتر شما ارسال شده و دستور داده ميشود که اين بخش باز شود. اما آيا شما اين کدها را ميبينيد؟ يا مستقيما خودتان کد مينويسيد؟ نه!
پس خيلي خلاصه و مختصر مفهوم رابط کاربري را مرور کنيم تا بتوانيم وارد جزئيات آن بشويم: رابط کاربري در حقيقت همان محيطي است که شما در آن بدون نياز به کدنويسي دستور خودتان را صادر ميکنيد! الان ديگر تقريبا تمام رابطهاي کاربري در همه نرمافزارها و وبسايتها کاملا گرافيکي (تصويري) شده است چون هر چه باشد درک و کار کردن با تصاوير خيلي راحت و جذاب است.
چيزي که من و شما امروز به عنوان رابط کاربري در وبسايتها و نرمازارها و تلفنهاي هوشمندمان ميبينيم با حالت اوليه رابط کاربري زمين تا آسمان فرق دارد! در اين قسمت تحول و تکامل رابط کاربري را براي شما توضيح ميدهم تا ببينيد که چقدر سريع پيشرفت کردهايم:
اگر به شما بگويم که زماني کامپيوترها صفحه نمايش نداشتند باورتان ميشد؟ بله واقعا اينطور بوده است. تنها چيزي که شما به عنوان کامپيوتر ميديديد صفحهاي به شکل صفحه کليد بود که با استفاده از آن شما دستوري را به صورت دستي وارد سيستم ميکرديد و "کامپيوتر" هم خروجي خودش را روي کاغذ برايتان پرينت ميکرد!
در اين نوع از سيستم تنها رابط کاربري که شما با آن سر و کار داريد همان صفحه کليد دستور و شکل ظاهري دستگاه است که راستش را بخواهيد چنگي به دل نميزند!
با به وجود آمدن اين نوع رابط کاربري است که دنياي ديجيتال يک قدم به شکل امروزي خودش نزديک شد. اين نوع از رابط کاربري يک صفحه نمايش براي شما نشان ميدهد و از شما ميخواهد که دستورتان را بصورت کد وارد کنيد. اگر به کدنويسي مسلط بوده و دستور درستي را وارد ميکرديد دستور شما توسط سيستم انجام شده و نتيجه آن هم از طريق همان صفحه نمايش به شما نشان داده ميشد.
رابط کاربري خط فرمان حتي امروز هم در سيستمهاي مدرن وجود دارد و برنامهنويسان خيلي از آن استفاده ميکنند. اگر ميخواهيد از اين نوع رابط کاربري استفاده کنيد خيلي راحت ميتوانيد گزينه استارت ويندوز را باز کرده و عبارت "command" را آنجا تايپ کنيد و روي آي آن کليک کنيد.
محيطي که در اين عکس ميبينيد همان رابط کاربري از نوع خط فرمان است که فقط با ورود کد صحيح کار ميکند.
قطعا همه شما با اين نوع از رابط کاربري آشنا هستيد. اصلا همين که الان با کامپيوتر يا موبايل داريد اين مطلب را ميخوانيد در حقيقت در محيط رابط کاربري گرافيکي هستيد. در اين نوع رابط کاربري، همه دستورات با استفاده از شکل براي شما نشان داده ميشوند و هيچ نيازي نيست که شما براي اجراي يک دستور کدنويسي بکنيد.
مثال رستوران در اول مقاله يادتان است؟ که شما پيتزا را ديديد ولي هيچ اطلاعاتي از کارهاي پشت پرده نداشتيد. در اينجا هم قضيه همان است: شما پيتزا را که وبسايت است جلوي خودتان ميبينيد و فقط با چند کليک در صفحات مختلف آن ميگرديد و کارهاي مختلفي انجام ميدهيد اما هيچ چيزي در مورد ارسال و انجام شدن کدهاي دستوري نميبينيد!
اينکه شما چه نوع رابط کاربري و چه نوع ظاهري براي وبسايت خودتان انتخاب کنيد به نوع وبسايت و کاربران شما بستگي دارد. يعني چه؟ منظورم اين است که کاربران همه وبسايتها يکي نيستند و اگر ميخواهيد به عنوان شخصي که يک وبسايت داريد موفق شويد حتما بايد نيازها و اهداف کاربرانتان را بدانيد.
مثلا شما اين دو وبسايت را در نظر بگيريد: وبسايت اول براي يک وکيل است که مطالب حقوقي روي وبسايتش قرار داده و نوبت دهي را از آنجا انجام ميدهد. وبسايت دوم هم يک وبسايت سفارش غذاي آنلاين است. به نظر شما ظاهر اين دو وبسايت (يا رابط کاربري آنها) بايد يکي باشد؟ قطعا نه. اما اين به اين معني نيست که هميشه شما بايد از صفر شروع کنيد چراکه رابط کاربري يک سري اصول دارد که اگر آنها را رعايت بکنيد احتمال زيبايي و موفقيت وبسايتتان بيشتر خواهد شد. اين اصول را در ادامه همين مطلب براي شما آماده کردهام:
موفقترين رابط کاربري رابطي است که اصلا خودش را به چشم کاربر نميآورد! حالا چه نوع رابطي ميتواند ساده باشد؟ خيلي کلي بخواهم بگويم اگر از عناصر غيرضروري مثل تصاوير و پيامهاي نافهموم استفاده نکنيد و همچنين زبان محتوا و راهنماي وبسايتتان مشخص و ساده باشد ميتوانيد بگوييد که يک رابط کاربري ساده داريد. اصلا اينطور بگويم که اگر کاربري براي اولين بار وارد وبسايت شما شد بايد خيلي راحت بتواند محتواي مورد نظرش را پيدا کرده و بين صفحات شما بگردد.
در طراحي رابط کاربري يک صفحه شما فضايي محدود داريد و بخش بزرگي از زيبايي و جذابيت وبسايت شما بستگي به اين دارد که شما چطور از اين فضا استفاده ميکنيد. مثلا شما بايد در چيدمان بخشهاي مختلف سايت (چه از بالا به پايين و چه از راست به چپ) اولويتشان را در نظر داشته باشيد تا کاربري که در وبسايت شما دنبال اطلاعات است خيلي راحت به هدفش برسد.
جذابترين بخش رابط کاربري گرافيکي، رنگ و لعاب آن است! شما اگر بتوانيد از رنگها و فونتهاي مختلف به طرز درستي استفاده کنيد قطعا جذابيت سايتتان را تا چندين برابر افزايش خواهيد داد. همچنين اين موارد ميتوانند به شما کمک کنند که توجه کاربران را به سمت خاصي بکشانيد و حتي آنها را بيشتر در سايتتان نگه داريد.
در اين مقاله بصورت خلاصه اما مفيدي وارد بحث رابط کاربري شديم و با مثال و تعريف فهمديدم که رابط کاربري چيست. چيز مهمي که اينجا ميخواهم برايتان بگويم بحث "تجربه کاربري" است که ممکن است برايتان آشنا باشد. متاسفانه اکثر افراد اين دو را بصورت اشتباه به جاي هم استفاده ميکنند اما اين دو تفاوت دارند.
درباره این سایت